۱۳۹۵۱۱۰۹

کابوس‌نامه – (جدید) -۲

.

کابوس‌نامه – (جدید) -۲
.

.
در زیر درختی بزرگ و بسیارسایه نشسته و خیالِ آن می‌پختند که از رهگذرِ وارسیِ گذشته‌های باستان تا آنروز، راز آن ابدیتی را دریابند که توانسته در امان بماند از گزندِ تغیرات و تبدلات و خشم و غضب. نصوص کهن و فصوص حکمت‌های عتیق را وا می‌رسیدند و انگار زمان بر آن سه نفر نمی‌گذشت.
تا اینکه یکی در معنای منسوخِ لغتی واماند. دیگری کتاب به گلیمِ کهنه سپرد و سر خم کرد. لغت آشناتر از آن بود که هاله‌ی منسوخش رخ بدهد. عبارتِ بلندی بود مشتمل بر توصیفِ آفتابِ بی‌رمقِ زمستانی بر سنگ‌پله‌های عمارتی متروک، در حضور و عبورِ آدمیانی با لباده‌های سیاه و گشاد و شلال، انگار در فرانسه‌ی پس از ناپلئون.
ـــ
دیری پایید. وقتی شد که آفتابِ زمستانی گذشت. سایه برچیده شد از درخت. وقتِ بیداری بود

هیچ نظری موجود نیست: