۱۳۸۹۰۱۱۶

کلام- شعری از م. فشاهی

کلام

­

سیاه چشمِ من

سینه بر قسمهایت گشوده ام

که کلام نگفته ی آخرینم تو هستی.

اکنون کجاوه ی اول می گذرد

پیام آور زخمهای کهنه

که پیک شرابی می گشایدش

کجاوه ی میلادم

که بوی قصیل خوش دارد.

بازو گشوده ام

که کجاوه ی آخرین رسیده است

نگاه میکنم

و می پذیرم

که ترا بنام شب بو صدا کنم

و خاموش بنشینم.

­

محمدرضا فشاهی

از کتاب "رایا" - 1349

­

­

­

* متنِ کتابی که در درسترس ماست، به نظر اشکالاتی دارد. در کتاب هست "کجاوی میلادم / که بوی قصیل خوش دارد" که نباید درست باشد، ما هم نوشتیم "کجاوه ی میلادم / که بوی خوش قصیل دارد" و ازاین دست در کتاب نه اندک است. گاهی الفی از "را" افتاده یا... بازسپاریِ احتمالیِ کتاب شاید نیاز به تصحیح داشته باشد به قاعده ی قدما. اگر فشاهی و کتاب بر ما خرده نگیرند.

۳ نظر:

بهزاد گفت...

آقای من!
بنده به شدت دنبال 3 چیز هستم:
1- شماره ی تلفن شما ( که با گوشیم گم شد)
2- کتاب شعر جلد 1و2 زیر نظر محمود نیکبخت
3- مشکل شاملو در شعر
-------------------
اگر کامنت خصوصی در وبلاگ بنده بگذارید ، شما را خصوصی می بوسم.
----------------------
من این روزها کفنی ندارم وگرنه نگاهِ ِ نمی دانم هر سگی که بگویی ، می کردم و می مردم.
--------------------
دلم جا مانده است.
اگر نیمچه خبری هم بدهی که نمایشگاه کتاب تهران هستی یا نه ، مسرورم کرده ای.
----------------
از دست ما در نرو آقای من.

بهزاد گفت...

آقای من!
بنده به شدت دنبال 3 چیز هستم:
1- شماره ی تلفن شما ( که با گوشیم گم شد)
2- کتاب شعر جلد 1و2 زیر نظر محمود نیکبخت
3- مشکل شاملو در شعر
-------------------
اگر کامنت خصوصی در وبلاگ بنده بگذارید ، شما را خصوصی می بوسم.
----------------------
من این روزها کفنی ندارم وگرنه نگاهِ ِ نمی دانم هر سگی که بگویی ، می کردم و می مردم.
--------------------
دلم جا مانده است.
اگر نیمچه خبری هم بدهی که نمایشگاه کتاب تهران هستی یا نه ، مسرورم کرده ای.
----------------
از دست ما در نرو آقای من.

ahmad fallah گفت...

سلام دوست عزیزم
آرزو دارم از لحظات زندگیت بهترین استفاده رو بکنی و روزهای پرباری را در پیش رو داشته باشید .
اگه به مطالب روانشناسی علاقه داری در وبلاگ زیر منتظر حضور و نظرقشنگتون هستم – با آرزوی بهترین ها برایتان - احمد فلاح
www.affa110.blogfa.com