بیژن الهیهای کیوان طهماسبیان در زبان انگلیسی
______________________________
وقتی که از بورخسهای الهی و کاوافیهای الهی حرف میزدیم و
مینوشتیم فکر نمیکردم روزی برسد بنویسم «بیژنالهیهای کیوان طهماسبیان» اما این
خیال دور محقق شد و خوشیاش میماند برای ما و بیژن الهی و البته زبان انگلیسی.
آقای طهماسبیان این آرزوی نیما را که «برای
خودمان زیاد شعر گفتهایم، یکچندی هم برای فرنگیها شعر بگوییم» برآورده و شعرهای
انگلیسیِ خودش (اینقدر در ترجمه بازاندیشی و بازگردانی شده که کمکم از «انگلیسیهای
کیوان طهماسبیان» باید نوشت) و الهیهای به انگلیسی شروع این ماجراست.
القصه
اولین برگردانهای انگلیسیِ شعرهای الهی، شامل شعرهای «مقامه» و «یکی دو هفته میشود
که توی قصرم و هیچ اتفاق نیافتاده» به یاریِ خانم گلد، با مقدمهای کوتاه ــدر معرفیِ
بیژن الهی و شیوهی کار در ترجمهــ، به همراه معرفیِ چندسطریِ دو مترجم، در مجلهی
وکسوینگ منتشر شده است.
به این تفکیک:
یادداشت
خانم گلد و آقای کیوان طهماسبیان:
مقامه:
یکی
دو هفته میشود که توی قصرم و هیچ اتفاق نیافتاده:
راستش برای من دو پارگراف انتهاییِ یادداشت دومترجم جذابتر
از انگلیسیِ شعرها شده، آنجایی که از شیوهی کارشان در ترجمهی شعر خیلی مختصر
نوشتهاند:
ـــ
We hope with our translations to contribute to
the ongoing revival of Elahi’s poetry. We have aimed to present to the reader
something of the alien and counterintuitive register that defines Elahi’s poems
in Persian. To the translators, the process of creating these translations was
like a musha’ira, a Persian tradition of poetic recitation in which one poet
completes the other’s poem. The translation process exiled us from our native
languages as taught each other to give voice to Elahi’s poetics in a language
it was never intended to inhabit.
Walter Benjamin’s words sum up our approach
well. “Translation,” Benjamin writes, “does not find itself in the center of
the language forest but on the outside facing the wooded ridge; it calls into
it without entering, aiming at that single spot where the echo is able to give,
in its own language, the reverberation of the work in the alien one.” For us,
translating Elahi was like sending a call into the forest and waiting for it to
reverberate, miraculously and in ways that we could not predict, in another
language and in luminous poetic form. Thus, these translations of Elahi are the
fruits of infinite conversation, interpretation, mistranslation, debate,
disagreement, and retranslation.
ـــ
اینجاست که باید گفت سلطنت زبان از آنِ مترجمان است و ملکوت
شعر ارزانیِ آنها. لذتِ ایستادن در مرز، یک چشم به اینطرف و یکچشم به آنطرف،
حامل وحی و لذتِ کلماتند، شنوانندهی طنینِ مبهم و نامنتظرِ لغات و حالات شعر در
بطنِ زبان دیگر.
و بالاخره عکسی از کیوان طهماسبیان:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر