.
«بعد از این
با خیل خاموشان نفس خواهم زدن»
ـــــــــــ
درست است که هرچیزی باید بالاخره یک روزی تمام بشود ولی آدم عاقل کاری نمیکند که
بعد بخواهد رفع و رجوع کند، آن هم سحرصبحی بارانی.
خلاصهاش اینکه حداقل فعلاً یعنی در پاییز ۱۳۹۹ این نام و
هرچه مربوط به این نام بوده باید تمام شده تلقی شود. اگر باور بفرمایید غرض این
بود که «حرف» چیزی سوای «نام» و این قبیل چیزها نوشته و خوانده شود، و نه هوای
خودفروشی و تبلیغ که شاید برای یافتن راهی در زمانهی عسرت. شاید کسی از حرفی یا
قضاوتی یا رفتاری یا کتمانی دلخور است، کاش ببخشد یا حداقل بداند که غرضی شخصی در
بین نبوده ــــاگر باور کند. شرمندگی حس کوفتیست.
دیگر به این اسم هیچچیز در هیچ جایی (وبلاگ، توییتر،
تلگرام، اینستاگرام) نوشته نمیشود؛ چیزی هم چاپ نخواهد شد، خواه شعر خواه احمدا
بیدلا. از تمام کردهها و نکردهها، نوشتهها و ننوشتهها (اعم از ادبی و غیرادبی)
هم استغفار میکنیم.
ده سالی خوش گذشت.
ــــــــــ
۳ نظر:
منتظر پاییز بعدی، یا حتا همین زمستان و بهار پیش رو یا هر فصل دیگری که باز این نام بنویسد و این بینام بخواند می مانم. این نوشتن ها آخرین دلخوشی ها ماست که بر باد میرود ...
همیشه، اینجا را میخوانم،
آقای روانبد !! امروز ظهر ششم مهرماه ۱۴۰۱ بیهوا تکهیی از پست آخر کانال تلگرامت از سرم گذشت [بعد ازین با خیل خاموشان سخن ...] . تا به اینترنت وصل شدم. دیدم کانال را به روز کردهیید! به واسطهی آقا بیژن الاهی مدتها یبل بشما برخورده بودم.
خدا حفظتان کند | تاجیک
ارسال یک نظر