ششم آذرِ امسال حسین معصومیهمدانی هفتاد ساله شد.
سلامت نفس، صراحت و طنز نابش، مناعت طبع، دوریاش از سیاست،
تسلط بر چند زبان، و ـبه قول آقای محقق دامادــ «دانش وسیع و متنوعش که نشان نوعی
نبوغ است»، باعث شده تا حسین معصومیهمدانی چهرهی یکهای باشد، «آکادمیسین» به
معنای واقعی؛ آنچنان که یوسف اباذری بگوید «در صحبت با من هیچگاه نادانیام را
بروز نداد، همواره با طنز سخن گفت و از پیِ صحبتهاش به جستوجوی چیزی رفتم که نمیدانستم
یا کم میدانستم» و محمدجواد فریدزاده از او چنین یاد کند: «ندانستهایم که طنز یعنی
پردهبرداری از آنچه با زبانی جز آن نمیشود بازگفت؛ از اینروی عبید زاکانی حکیم
بوده است، و از این حیث معصومی نیز از حکمای زمان ماست.»
تاریخ به یاد خواهد آورد
که ایشان را از «انجمن حکمت و فلسفه» اخراج کردند، و سببش خباثت و بیخردیِ «یک
فرد» نبود، تأییدی بود بر عصر زوال فرهنگ در ایران.
با یادکرد و شادباش هفتادمین سال تولد ایشان، که به تمام
معنا «عشق کتاب» است، جستار طنازانه و تلخِ «پیشنهاد فروتنانه»ی جاناتان سویفت را
به ترجمهی بینظیر ایشان بخوانید؛ از احوال خودمان هم دور نیست.
۱ نظر:
شناخت من از ایشان بعنوان یک شاگرد در فلسفه علم است استادی یگانه باسواد بامناعت طبع و محترم خدایش عمر با برکت دهد و سلامتش دارد و وای بر ملتی که چینین گوهران فرزانه ای را از دست می نهند
ارسال یک نظر