۱۳۹۵۱۰۰۹

با خیالِ من یکی تر 3

ــــــــــــــــــــ
با خیالِ من یکی تر 3
ــــــــــــــــــــ

[... حتماً با دگروتیپ پرآوازه‌ی بولوار دو تامپل آشنا هستید که نخستین عکسی بشمار می‌رود که در آن فیگوری انسانی ظاهر می‌شود . صفحه‌ی نقره بولوار تامپل را تصویر می‌کند که  لوئی دگر از پنجره‌ی استودیوی خود در ساعت شلوغی عکس گرفته است. بلوار باید پر از آدم و ماشین باشد و با این حال چون دوربین‌های آن دوره زمان نوردهیِ بسیار طولانی لازم داشتند از تمام آن توده‌ی در حرکت مطلقاً هیچ چیز دیده نمی‌شود. هیچ چیز مگر شبحی کوچک و سیاه در پیاده‌رو در گوشه‌ی چپ پایین عکس. مردیست که برای برق انداختن چکمه‌اش توقّف کرده و به قدر کافی بی حرکت مانده، پا را اندکی بلند کرده تا روی تخته‌ی واکسی بگذارد .بلد نیستم در خیال خود عکسی مناسب‌تر از این از داوری جهانی/نهایی بسازم. انبوه انسان‌ها __ در واقع کلّ بشریّت __ حاضر است ولی دیده نمی‌شود چرا که داوری مربوط به فقط یک شخص و فقط یک زندگیست: دقیقاً او و هیچ کس دیگر. و در چه حال این زندگی و این شخص را فرشته‌ی داوریِ نهایی که همان فرشته‌ی عکّاسیست گرفته برگزیده و جاودان کرده است؟ در مبتذل‌ترین و معمولی‌ترین ژست، در ژست برق انداختن کفش‌ها! در وا‌پسین لحظه انسان، هر انسان، تا ابد تسلیم کمترین و روزمرّه‌ترین ژست خود می‌شود. و گرچه به یمن لنز عکّاسی اکنون سنگینی کل یک زندگی بار آن ژست می‌گردد، آن رفتار نامربوط و حتّی احمقانه در خود معنای کلّ یک وجود را جمع و منقبض می‌کند...]
ترجمه‌ی کیوان طهماسبیان از جورجو آگامبن روز داوری، با چهار عکس از ماریو دوندرو و یک دگروتیپ منتشر شده در کتاب پیلاطس و عیسی، نشر گمان، 1395
بولوار دو تامپل کارِ لوئی دگر


Boulevard du Temple 1838 Louis Daguerre

هیچ نظری موجود نیست: