۱۳۹۵۱۱۱۰

کابوس‌نامه – (جدید) -۳

.

کابوس‌نامه – (جدید) -۳
.

.
در  گوشش زمزمه‌ای شد، ادای لغتی بود به ترنم و تأنی که مکرر می‌شد، رنگش سیاه می‌زد و لفظش سیاه‌تر. به حرکت لب‌ها چون نگاه نمی‌توانست، به رفتار  آهسته و آهنگینِ آوای حلقی و لرزشِ وهمانیِ خیشوم خواست که باریک شود. نتیجه‌ای البته حاصل نشد.

پیشِ خود حسابِ واج‌ها و هندسه‌ی شکلِ لغات و تقطیعِ آواها و مخرجِ صداها را نگه داشت. انحنای لب و منجنی‌های زبان را در ادای صحیح آن وردگونه ترسیم کرد. بعد حسابِ ابجدِ حروف را در نظر آورد. حتی هیئتِ ظلمانیِ کلمات را متصور شد...  کلافه شد. خواست که زمزمه را نشنود. کتابی بود سیاه.

بیدار شد در سیاهیِ اتاق. برف می‌آمد. پرهیبِ صداهایی وهمانی، بر کولرآبی و سقف حیاطِ طبقه‌ی همکف و چیزی در دوردست و صدای باریدن برف در پشت پنجره‌ی اتاقی تاریک.


هیچ نظری موجود نیست: